کافه شعرانه های یاسین حمیدیان مقدم
کافه شعرانه های یاسین حمیدیان مقدم

کافه شعرانه های یاسین حمیدیان مقدم

به وقت پارک ساعی


یاد ایامی استاد رهی معیری

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شِکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

درد بی عشقی زجانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

بلبل طبعم کنون باشد زتنهایی خموش
نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم