کافه شعرانه های یاسین حمیدیان مقدم
کافه شعرانه های یاسین حمیدیان مقدم

کافه شعرانه های یاسین حمیدیان مقدم

نمایشگاه مجازی کتاب در 50 ثانیه




لیست کتاب های عرضه شدۀ تندیس در نمایشگاه مجازی کتاب 1400 به همراه لینک دسترسی  اختصاصی :

خواب سرخ انار

برای بازدید از کتاب خواب سرخ انار در نمایشگاه مجازی کتاب 1400 لطفآ اینجا را کلیک کنید

 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 

یک نفس باران

برای بازدید از کتاب یک نفس باران در نمایشگاه مجازی کتاب 1400 لطفآ اینجا را کلیک کنید

 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 

انار یلدا بوسه

برای بازدید از کتاب انار یلدا بوسه در نمایشگاه مجازی کتاب 1400 لطفآ اینجا را کلیک کنید

 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 


برای بازدید از کتاب سفید کمرنک در نمایشگاه مجازی کتاب 1400 لطفآ اینجا را کلیک کنید

 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 


برای بازدید از کتاب مزامیر عشق،نگاه در نمایشگاه مجازی کتاب 1400 لطفآ اینجا را کلیک کنید

 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 

مزامیر عشق،وسوسه

برای بازدید از کتاب مزامیر عشق،وسوسه در نمایشگاه مجازی کتاب 1400 لطفآ اینجا را کلیک کنید

 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 



 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 



 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 

یاسین حمیدیان مقدم - تندیس


پیشکش به شبانه های آرام مادرم.
یاسین حمیدیان مقدم 
تندیس

من هر شب
خواب انار می بینم و یلدا،
در خواب من هر شب
اشرف دانه های انار را
تسبیح می کند
و دانه به دانه دانه های انار را
با صلوات
برای خواب آرام مادرم
فانوس می شمارد،
مفاتیح می خواند
و مدام سوره ی یاسین را
زیر لب زمزمه می کند،
من هر شب خواب انار می‌بینم
و هر بار
دانه‌های سرخ انار
در چشمم می‌ترکند
من هر شب خواب انار می‌بینم و یلدا
و هر شب
دوست دارم
در یلدای خوابم تا ابد بیدار بمانم
روبروی مادرم بنشینم
تار موهای سفیدش را بشمارم
و با مادرم و اشرف ویلدا
دانه‌های سرخ انار را
با نخ بوسه
ریسه کنیم.

برگرفته از کتاب خواب سرخ انار

به وقت پارک ساعی


یاد ایامی استاد رهی معیری

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شِکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

درد بی عشقی زجانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

بلبل طبعم کنون باشد زتنهایی خموش
نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم